تاریخ: چهارشنبه 95/6/3 ساعت: 5:46 عصر
یه روز یه نفر محکوم به مرگ بوده میبرنش برا اعدام..
جلادی هم که قرار بود اعدامش کنه باهاش ضد بود..
پادشاه اون روز خوشحال بود و یه شانسی به اعدامی میده و به جلاد میگه
سه تا برگ در بیار تو دو تاش بنویس بکشید و تو یکیش بنویس ببخشید..
چون جلاد با اون شخص دشمن بود تو هر سه کاغذ مینویسه بکشید...
بعد محکوم یه برگ ورمیداره و آزاد میشه چگونه امکان پذیره!!؟
نظر